اشعار (حسین منزوی )

اشعار (حسین منزوی )

شعر و ادب پارسی
اشعار (حسین منزوی )

اشعار (حسین منزوی )

شعر و ادب پارسی

چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی ( حسین منزوی )

 

چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی
بلندمی پرم اما ، نه آن هوا که تویی

تمام طول خط از نقطه ی که پر شده است 
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی

ضمیر ها بدل اسم اعظم اند همه 
از او و ما که منم تا من و شما که تویی

تویی جواب سوال قدیم بود و نبود 
چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا که تویی

به عشق معنی پیچیده داده ای و به زن 
قدیم تازه و بی مرز بسته تا که تویی

به رغم خار مغیلان نه مرد نیم رهم 
از این سفر همه پایان آن خوشا که تویی

جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا 
کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی

نهادم اینه ای پیش روی اینه ات 
جهان پر از تو و من شد پر از خدا که تویی

تمام شعر مرا هم ز عشق دم زده ای 
نوشته ها که تویی نانوشته ها که تویی

 

حسین منزوی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.